فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Earthworm

ˈɜːrθwɜːrm ˈɜːθwɜːm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    earthworms

معنی

  • noun
    کرم خاکی، خراتین، آدم پست
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد earthworm

  1. noun Terrestrial worm that burrows into and helps aerate soil; often surfaces when the ground is cool or wet; used as bait by anglers
    Synonyms: angleworm, wiggler, dew worm, annelid, night crawler, fishworm, fishing worm, nightwalker, nightcrawler, crawler, red-worm

ارجاع به لغت earthworm

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «earthworm» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/earthworm

لغات نزدیک earthworm

پیشنهاد بهبود معانی