Ed

ed ed
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

ED در معنای اول مخفف لغت erectile dysfunction است.

ED در معنای دوم مخفف لغت effective dose است.

ed در معنای چهارم مخفف لغت education است.

ed در معنای پنجم مخفف لغت edited است.

ed در معنای ششم مخفف لغت edition است.

ed در معنای هفتم مخفف لغت editor است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • abbreviation noun uncountable
    پزشکی اختلال نعوظ
    • - The couple's relationship suffered due to his ED.
    • - رابطه‌ی این زوج به دلیل اختلال نعوظ او دچار مشکل شد.
    • - ED can have a significant impact on a man's self-esteem.
    • - اختلال نعوظ می‌تواند تأثیر قابل توجهی بر عزت نفس مردان داشته باشد.
  • abbreviation noun uncountable
    پزشکی دوز مؤثر
    • - It is important to carefully monitor the ED of medication given to children.
    • - نظارت دقیق بر دوز مؤثر دارویی که به کودکان داده می‌شود بسیار مهم است.
    • - The ED of the antibiotic was not enough to treat the infection
    • - دوز مؤثر آنتی‌بیوتیک برای درمان عفونت کافی نبود.
  • suffix
    پسوندی که به آخر افعال باقاعده اضافه می‌شود و زمان گذشته‌ی ساده و شکل سوم این افعال را می‌سازد
    • - She walked home after the party.
    • - بعد از مهمانی به خانه رفت.
    • - He called his mother.
    • - به مادرش زنگ زد.
  • noun
    آموزش‌
    • - Many people enroll in adult education classes to improve their skills.
    • - بسیاری از افراد برای بهبود مهارت‌های خود در کلاس‌های آموزش بزرگ‌سالان ثبت‌نام می‌کنند.
    • - Driver's education teaches students the rules of the road.
    • - در آموزش رانندگی قوانین راهنمایی و رانندگی به دانش‌آموزان آموزش داده می‌شود.
  • abbreviation
    ویرایش‌شده
    • - The ed manuscript was finally ready for publication.
    • - نسخه‌ی خطی ویرایش‌شده سرانجام برای چاپ آماده شد.
    • - The ed version of the report was much clearer and easier to understand.
    • - نسخه‌ی ویرایش‌شده‌ی گزارش بسیار واضح‌تر و قابل درک‌تر بود.
  • abbreviation
    ویرایش
    • - The revised ed of the textbook includes updated information.
    • - ویرایش اصلاح‌شده‌ی کتاب درسی مشتمل‌بر اطلاعات به‌روز است.
    • - Have you seen the new ed of the dictionary?
    • - آیا ویرایش جدید این فرهنگ لغت را دیده‌اید؟
  • abbreviation
    ویراستار
    • - The ed reviewed my article before it was published.
    • - ویراستار مقاله‌ی من را پیش از انتشار بررسی کرد.
    • - The ed made some important changes to my paper.
    • - ویراستار تغییرات مهمی در مقاله‌ی من ایجاد کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد ed

  1. noun Impotence resulting from a man's inability to have or maintain an erection of his penis
    Synonyms: erectile-dysfunction, male erecticle dysfunction

ارجاع به لغت ed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ed

لغات نزدیک ed

پیشنهاد بهبود معانی