Enchase

American: enˈtʃeɪs British: ɪnˈtʃeɪs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • verb - transitive
    نشاندن، سوار کردن، کار گذاشتن، در نگین گذاشتن، قلم زدن، مرصع کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت enchase

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «enchase» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/enchase

لغات نزدیک enchase

پیشنهاد بهبود معانی