Endearing

ɪnˈdɪrɪŋ ɪnˈdɪərɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    endeared
  • شکل سوم:

    endeared
  • سوم شخص مفرد:

    endears

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    محبوب‌کننده، عزیز‌کننده، دوست‌داشتنی‌کننده
    • - Her endearing qualities.
    • - صفاتی که او را عزیز می‌کند.
    • - an endearing smile
    • - لبخند دوست‌داشتنی
  • adjective
    محبت‌آمیز، مهربان، مهربانانه، از روی دوستی و محبت
    • - the endearing words of the nurse to the dying patient
    • - سخنان محبت‌آمیز پرستار به بیمار در حال مرگ
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد endearing

  1. adjective lovable
    Synonyms: adorable, captivating, charming, dear, irresistible, sweet, winning

ارجاع به لغت endearing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «endearing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/endearing

لغات نزدیک endearing

پیشنهاد بهبود معانی