Enshroud

ɪnˈʃraʊd ɪnˈʃraʊd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • verb - transitive
    در کفن پیچیدن، کفن کردن، پوشیدن، پوشاندن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد enshroud

  1. verb cover
    Synonyms: cloak, conceal, hide, mask, pall, shroud

ارجاع به لغت enshroud

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «enshroud» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/enshroud

لغات نزدیک enshroud

پیشنهاد بهبود معانی