Envelope

ˈenvələʊp ˈenvələʊp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    envelopes

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable A2
    پاکت‌ نامه
    • - Write the address on the envelope.
    • - نشانی را روی پاکت بنویس.
  • noun countable
    پوشش، لفاف
    • - an envelope of air around the earth
    • - پوششی از هوا در اطراف کره‌ی زمین
  • noun countable
    حلقه‌ی گلبرگ
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد envelope

  1. noun wrapper
    Synonyms: bag, box, case, casing, cloak, coat, coating, container, cover, covering, enclosure, hide, jacket, pocket, pouch, receptacle, sheath, shell, skin, vesicle, wrapping

ارجاع به لغت envelope

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «envelope» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/envelope

لغات نزدیک envelope

پیشنهاد بهبود معانی