Equestrian

ɪˈkwestriən ɪˈkwestriən
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    equestrians

معنی و نمونه‌جمله

  • noun adjective
    مربوط به اسب‌سواری، اسب‌سوار، چابک‌سوار
    • - an equestrian statue of Alexander
    • - مجسمه‌ی سوار بر اسب اسکندر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد equestrian

  1. noun A man skilled in equitation
    Synonyms: horseman, horsewoman, rider, horseback rider

ارجاع به لغت equestrian

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «equestrian» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/equestrian

لغات نزدیک equestrian

پیشنهاد بهبود معانی