Expectorate

ɪkˈspektəreɪt ɪkˈspektəreɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • verb - transitive verb - intransitive
    تف کردن، آب دهان انداختن
  • verb - transitive verb - intransitive
    سرفه کردن و خلط بیرون دادن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد expectorate

  1. verb cough up
    Synonyms: spit out, hawk, spew, spit

ارجاع به لغت expectorate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «expectorate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/expectorate

لغات نزدیک expectorate

پیشنهاد بهبود معانی