فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Factorage

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • noun
    دلالی، کارگزاری، (بازرگانی) نمایندگی، مباشرت، سازگری
  • noun
    حق دلالی، هزینه‌ی کارگزاری، کمیسیون، درصد
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت factorage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «factorage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/factorage

لغات نزدیک factorage

پیشنهاد بهبود معانی