Far And Wide

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • idiom
    همه‌جا، سرتاسر
  • idiom
    (به) جاهای دوردست، اینجا و آنجا
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد far and wide

  1. adverb over great distances
    Synonyms: broadly, everywhere, far and near, great lengths, near and far, wide, widely

ارجاع به لغت far and wide

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «far and wide» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/far-and-wide

لغات نزدیک far and wide

پیشنهاد بهبود معانی