Forgery

ˈfɔːrdʒəri ˈfɔːdʒəri
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    forgeries

معنی و نمونه‌جمله

  • noun C2
    جعل اسناد، امضاسازی، سند، سند جعلی
    • - The forgeries were collected by the police.
    • - چیزهای جعل‌شده توسط پلیس گردآوری شد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد forgery

  1. noun counterfeiting; counterfeit item
    Synonyms: bogus, carbon, carbon copy, cheat, coining, copy, fabrication, fake, faking, falsification, fraudulence, imitating, imitation, imposition, imposture, lookalike, phony, pseudo, sham, twin, workalike

ارجاع به لغت forgery

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «forgery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/forgery

لغات نزدیک forgery

پیشنهاد بهبود معانی