Frump

frʌmp frʌmp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    زن شلخته، زن امل، اخم
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد frump

  1. noun slob
    Synonyms: slattern, dowdy person, old bag, schlump

ارجاع به لغت frump

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «frump» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/frump

لغات نزدیک frump

پیشنهاد بهبود معانی