Goose Step

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

• noun
  (نظامی) قدم آهسته (بدون خم کردن زانو مثل راه رفتن غاز)
  • - The soldiers were taught the goose step as part of their training.
  • - به عنوان بخشی از آموزش، قدم آهسته به سربازان آموزش داده شد.

  • - The historical documentary showcased footage of soldiers performing the goose step.
  • - این مستند تاریخی تصاویری از سربازان در حال اجرای قدم آهسته را به نمایش گذاشت.
• verb - intransitive
  (نظامی) آهسته قدم برداشتن (بدون خم کردن زانو مثل راه رفتن غاز)
  • - The soldiers began to goose step in perfect unison during the military parade.
  • - سربازان در طول رژه‌ی نظامی با هماهنگی کامل شروع به آهسته قدم برداشتن کردند.