Handily

ˈhændəli ˈhændəli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • adverb
    با مهارت و آسانی، بی‌دردسر، به سهولت
    • - to win handily
    • - به‌آسانی برنده شدن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد handily

  1. adverb skillfully
    Synonyms: intelligently, smoothly, cleverly, easily, conveniently

لغات هم‌خانواده handily

ارجاع به لغت handily

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «handily» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/handily

لغات نزدیک handily

پیشنهاد بهبود معانی