Have Done

hæv dʌn hæv dʌn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • phrase
    تمام کردن، به پایان رساندن، خاتمه دادن، دست کشیدن
    • - We have done cleaning the house.
    • - نظافت خانه را تمام کرده‌ایم.
    • - They have done watching the movie.
    • - تماشای فیلم را به پایان رسانده‌اند.
    • - We have done listening to your excuses.
    • - از گوش دادن به بهانه‌های شما دست کشیده‌ایم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت have done

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «have done» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/have-done

پیشنهاد بهبود معانی