Helicopter

ˈheləˌkɑːptər ˈheləkɒptə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    helicopters

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable A2
    بالگرد، هلیکوپتر
    • - The helicopter soared above us.
    • - بالگرد بالای سرمان اوج گرفت.
    • - I heard the sound of a helicopter in the distance.
    • - صدای هلیکوپتر را از دور شنیدم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد helicopter

  1. noun aircraft
    Synonyms: autogiro, chopper, copter, eggbeater, whirlybird

ارجاع به لغت helicopter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «helicopter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/helicopter

لغات نزدیک helicopter

پیشنهاد بهبود معانی