High-level

ˈhaɪlevəl ˈhaɪlevəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

  • adjective
    وابسته به یا توسط اشخاص عالی‌رتبه، در سطح بالا، بلند‌پایه، کهبد
    • - high-level talks between the two countries
    • - مذاکرات بلندپایه‌های دو کشور
  • adjective
    کامپیوتر وابسته به زبان فرازین (زبان سطح بالا)، بالا سطح
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد high-level

  1. adjective Occurring at or from a relative high altitude
    Synonyms: high-altitude, high-ranking, upper-level

ارجاع به لغت high-level

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «high-level» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/high-level

لغات نزدیک high-level

پیشنهاد بهبود معانی