High-pitched

haɪˈpɪtʃt haɪˈpɪtʃt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • adjective
    (صدا و آوا) زیر
  • adjective
    متعال، والا، ارجمند
  • adjective
    هیجان‌زده، شوریده
  • adjective
    (بام) بسیار شیب‌دار، میان‌فراز
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد high-pitched

  1. adjective Elevated in pitch
    Synonyms: high, piercing, shrill, acute, shrieky, treble, piping, clarion, shrilly
    Antonyms: low

ارجاع به لغت high-pitched

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «high-pitched» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/high-pitched

لغات نزدیک high-pitched

پیشنهاد بهبود معانی