Holism

ˈhoʊlɪzəm ˈhəʊlɪzəm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    کُل‌نگری
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد holism

  1. noun The theory that the parts of any whole cannot exist and cannot be understood except in their relation to the whole
    Synonyms: holistic theory
    Antonyms: atomism

ارجاع به لغت holism

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «holism» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/holism

لغات نزدیک holism

پیشنهاد بهبود معانی