Insouciance

ɪnˈsuːsiəns ɪnˈsuːsiəns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    بی‌پروایی، بی‌قیدی، سهل‌انگاری، بی‌اعتنایی، لاابالی‌گری
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد insouciance

  1. noun The cheerful feeling you have when nothing is troubling you
    Synonyms: carefreeness, lightheartedness, lightsomeness

ارجاع به لغت insouciance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «insouciance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/insouciance

لغات نزدیک insouciance

پیشنهاد بهبود معانی