Insuperable

ɪnˈsuːpərəbl ɪnˈsjuːprəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • adjective
    برطرف‌نکردنی، از میان برنداشتنی، شکست‌ناپذیر، مغلوب‌نشدنی، فائق‌نیامدنی
    • - insuperable difficulties
    • - مشکلاتی که نمی‌توان بر آن‌ها فایق شد
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد insuperable

  1. adjective impassable
    Synonyms: insuperable, overwhelming, impossible, insurmountable

ارجاع به لغت insuperable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «insuperable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/insuperable

لغات نزدیک insuperable

پیشنهاد بهبود معانی