Interactivity

ˌɪntərækˈtɪvəti ˌɪntərækˈtɪvəti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable
    تعاملی‌بودن، تعامل‌پذیری
    • - improved interactivity between companies
    • - بهبود تعامل‌پذیری بین شرکت‌ها
    • - Video games combine the interactivity of computer software with the social interaction of the internet.
    • - بازی‌های ویدئویی تعاملی بودن نرم‌افزارهای کامپیوتری را با تعامل اجتماعی اینترنت ادغام می‌کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

لغات هم‌خانواده interactivity

ارجاع به لغت interactivity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «interactivity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/interactivity

لغات نزدیک interactivity

پیشنهاد بهبود معانی