Interlinear

ˌɪntərˈlɪniːər ˌɪntəˈlɪnɪə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    مدرج در میان سطور، دارای میان‌نویسی
    • - interlinear notes and interpretations
    • - حواشی و تفسیر میان سطری
    • - An interlinear Bible.
    • - انجیلی که ترجمه‌ی میان‌سطری دارد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد interlinear

  1. adjective Written between lines of text
    Synonyms: interlineal

ارجاع به لغت interlinear

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «interlinear» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/interlinear

لغات نزدیک interlinear

پیشنهاد بهبود معانی