Jilted

ˈdʒɪltɪd ˈdʒɪltɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم شخص مفرد:

    jilts
  • وجه وصفی حال:

    jilting

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    (به‌طور ناگهانی و نامهربانانه توسط معشوق یا معشوقه) کنارگذاشته‌شده، رهاشده، ترک‌شده، طردشده، (عامیانه) ول‌شده
    • - She is a jilted lover seeking revenge.
    • - او عاشقی کنارگذاشته‌شده است که به‌دنبالِ انتقام است.
    • - the jilted bride
    • - عروس ول‌شده
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد jilted

  1. adjective left
    Synonyms: neglected, forsaken, abandoned, deserted, discarded

ارجاع به لغت jilted

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «jilted» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/jilted

لغات نزدیک jilted

پیشنهاد بهبود معانی