Kibbel

American: ˈkɪbəl British: ˈkɪbəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • verb - transitive
    (به‌صورت دانه یا تکه‌های درشت) خرد کردن، تکه تکه کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت kibbel

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «kibbel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/kibbel

لغات نزدیک kibbel

پیشنهاد بهبود معانی