Malison

American: ˈmælɪzən British: ˈmælɪsn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    فحش، ناسزا، نفرین
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد malison

  1. noun A denunciation invoking a wish or threat of evil or injury
    Synonyms: anathema, curse, damnation, execration, imprecation, malediction

ارجاع به لغت malison

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «malison» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/malison

لغات نزدیک malison

پیشنهاد بهبود معانی