Mariner

ˈmerənər ˈmærənə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    mariners

معنی

  • noun
    ملوان، دریانورد، کشتیران
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد mariner

  1. noun person who makes living on the sea
    Synonyms: bluejacket, captain, crew, mate, navigator, sailor, salt, sea dog, seafarer, shipmate, swab, yachtie

ارجاع به لغت mariner

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mariner» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mariner

لغات نزدیک mariner

پیشنهاد بهبود معانی