Masculinity

ˌmæskjəˈlɪnəti ˌmæskjəˈlɪnəti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    مرد بودن، مردی، مردانگی، حالت مردی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد masculinity

  1. noun, adjective manly
    Synonyms: andric, gender, macho, male, manful, mannish, potent, virile
    Antonyms: feminine

ارجاع به لغت masculinity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «masculinity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/masculinity

لغات نزدیک masculinity

پیشنهاد بهبود معانی