Masculinization

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    مرد بودن، مردی، مردانگی، حالت مردی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد masculinization

  1. noun The abnormal development of male sexual characteristics in a female (usually as the result of hormone therapies or adrenal malfunction)
    Synonyms: masculinisation, virilization, virilisation

ارجاع به لغت masculinization

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «masculinization» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/masculinization

لغات نزدیک masculinization

پیشنهاد بهبود معانی