Mensuration

    ˌmensjʊˈreɪʃn̩ ˌmensjʊˈreɪʃn̩
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    • noun
      پیمایش، انصاف، اندازه‌گیری
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد mensuration

    1. noun The act or process of ascertaining dimensions, quantity, or capacity
      Synonyms: measure, measurement, metrology
    2. noun The act or process of assigning numbers to phenomena according to a rule
      Synonyms: measure, survey, measurement, evaluation, measuring

    ارجاع به لغت mensuration

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «mensuration» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mensuration

    لغات نزدیک mensuration

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری