Metallurgy

ˈmetəlɜːrdʒi məˈtælədʒi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    فن استخراج و ذوب فلزات، فلزگری، فلزکاری
    • - He founded the country's metallurgical industries.
    • - او صنایع فلزکاری کشور را بنیاد نهاد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت metallurgy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «metallurgy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/metallurgy

لغات نزدیک metallurgy

پیشنهاد بهبود معانی