Metaphor

ˈmet̬əfɔːr ˈmetəfə / / -fɔː
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    metaphors

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun C2
    استعاره، مجاز
    • - mix one's metaphors
    • - مجازآمیزی کردن، استعاره‌ها را به هم آمیختن، ترکیب دو یا چند استعاره
    • - a mix metaphor
    • - ترکیب استعاره/ استعاره‌ی ترکیبی
  • noun
    (هنر) سمبل، تصویر، ایماژ
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد metaphor

  1. noun figure of speech, implied comparison
    Synonyms: allegory, analogy, emblem, hope, image, metonymy, personification, similitude, symbol, trope
    Antonyms: plain speech

ارجاع به لغت metaphor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «metaphor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/metaphor

لغات نزدیک metaphor

پیشنهاد بهبود معانی