Mysterious

    mɪˈstɪriəs mɪˈstɪəriəs
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more mysterious

    • صفت عالی:

      most mysterious

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    • adjective B2
      اسرارآمیز، مرموز، مبهم
      • - He died of a mysterious disease.
      • - بر اثر بیماری اسرارآمیزی مرد.
      • - She smiled mysteriously but did not say anything.
      • - او لبخند مرموزی زد؛ ولی چیزی نگفت.
      • - a mysterious person
      • - آدم مرموز
      • - a mysterious murder
      • - قتل اسرارآمیز
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد mysterious

    1. adjective secret, concealed
      Synonyms: abstruse, alchemistic, arcane, astrological, baffling, cabalistic, covert, cryptic, curious, dark, difficult, enigmatic, enigmatical, equivocal, esoteric, furtive, hidden, impenetrable, incomprehensible, inexplicable, inscrutable, insoluble, magical, mystical, mystifying, necromantic, obscure, occult, oracular, perplexing, puzzling, recondite, secretive, sphinxlike, spiritual, strange, subjective, symbolic, transcendental, uncanny, unfathomable, unknowable, unknown, unnatural, veiled, weird
      Antonyms: apparent, known, obvious, plain, public, straightforward, tangible, unmysterious

    ارجاع به لغت mysterious

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «mysterious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mysterious

    لغات نزدیک mysterious

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری