Nearsighted

ˈnɪrsaɪtɪd ˌnɪəˈsaɪtɪd ˌnɪəˈsaɪtɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • B2
    نزدیک‌بین
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد nearsighted

  1. adjective myopic
    Synonyms: blind as a bat, purblind, shortsighted

ارجاع به لغت nearsighted

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nearsighted» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nearsighted

لغات نزدیک nearsighted

پیشنهاد بهبود معانی