Nosocomial

ˌnɑsəˈkoʊmiəl ˌnɒsəˈkəʊmiəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    پزشکی بیمارستانی (مربوط به یا منشاءگرفته از بیمارستان)
    • - The patient developed a nosocomial infection after surgery.
    • - بیمار پس از جراحی دچار عفونت بیمارستانی شد.
    • - The nurse took precautions to prevent nosocomial transmission of bacteria.
    • - پرستار اقدامات احتیاطی برای جلوگیری از انتقال باکتری‌های بیمارستانی را انجام داد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت nosocomial

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nosocomial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nosocomial

لغات نزدیک nosocomial

پیشنهاد بهبود معانی