Nostril

ˈnɑːstrl ˈnɒstrəl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    nostrils

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable C2
    کالبدشناسی سوراخ بینی، منخرحوت، خرطوم
    • - She felt a tickle in her nostril and couldn't resist the sneeze.
    • - او احساس خارش در سوراخ بینی‌اش کرد و نمی‌توانست برای عطسه مقاومت کند.
    • - The dog's nostrils flared as it sniffed the air for any signs of food.
    • - سوراخ‌های بینی سگ درحالی‌که هوا را برای یافتن نشانه‌هایی از غذا بو می‌کشید، باز شد.
    • - the two nostrils
    • - دو سوراخ بینی، منخرین
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد nostril

  1. noun Either one of the two external openings to the nasal cavity in the nose
    Synonyms: nasal passage, naris, nasal opening, anterior naris, snout

ارجاع به لغت nostril

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nostril» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nostril

لغات نزدیک nostril

پیشنهاد بهبود معانی