Nothingness

    ˈnʌθɪŋnəs ˈnʌθɪŋnəs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    • noun
      عدم وجود، نهستی، نیستی، عدم، هیچی
      • - The wind scattered the smoke into nothingness.
      • - باد دودها را پراکنده و نابود کرد.
      • - My hopes were turned into nothingness.
      • - امیدهای من تبدیل به هیچ شدند.
    • noun
      مرگ
    • noun
      خلا، تهی بودن، تهی مندی
    • noun
      پوچی
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد nothingness

    1. noun insignificance
      Synonyms: pettiness, smallness, unimportance, worthlessness
      Antonyms: eminence, importance, significance
    2. noun emptiness, nonexistence
      Synonyms: annihilation, aught, blank, cipher, extinction, fly speck, insignificancy, naught, nihility, nobody, nonbeing, nonentity, not anything, nought, nullity, obliteration, oblivion, shutout, trifle, void, wind, zero, zilch, zip
      Antonyms: capacity, fullness

    ارجاع به لغت nothingness

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «nothingness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nothingness

    لغات نزدیک nothingness

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری