Nuclear Weapon

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    nuclear weapons

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    سلاح‌ هسته‌ای، بمب اتم
    • - These could be used to produce electrical power or nuclear weapons.
    • - از این‌ها می‌شود هم برای تولید نیروی برق استفاده کرد هم سلاح‌های هسته‌ای.
    • - Russia has a military force comparable to France, if you put aside nuclear weapons.
    • - اگر سلاح‌های هسته‌ای روسیه را در نظر نگیریم، قدرت نیروی نظامی روسیه را می‌توان با فرانسه مقایسه کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد nuclear weapon

  1. noun atomic weapon
    Synonyms: A-bomb, A-weapon, H-bomb, MX, atomic bomb, atomic weapon, doomsday machine, explosive driven by nuclear energy, hydrogen bomb, mininuke, mirv, neutron bomb, nuke, strategic nuclear weapon, tactical nuclear weapon, theater nuclear weapon, thermonuclear weapon, weapon of mass destruction

ارجاع به لغت nuclear weapon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nuclear weapon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nuclear-weapon

لغات نزدیک nuclear weapon

پیشنهاد بهبود معانی