Older

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    elder
  • صفت عالی:

    eldest

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective A1
    قدیمی‌تر، مسن‌تر، دیرینه‌تر، پیرتر
    • - the older versions of the movie
    • - نسخه‌های قدیمی‌تر فیلم
    • - You can find the older documents in the basement.
    • - مستندهای قدیمی‌تر را می‌توانی در زیرزمین پیدا کنی.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد older

  1. adjective most senior
    Synonyms: earlier, elder, eldest, first, first-born, former, lower, of a former period, of an earlier time, preceding, prior, senior
    Antonyms: younger

ارجاع به لغت older

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «older» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/older

لغات نزدیک older

پیشنهاد بهبود معانی