Parasol

-sɒːl / / -sɑːl ˈpærəsɒl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    سایبان، چتر آفتابی، هواپیمای یک باله
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد parasol

  1. noun A handheld collapsible source of shade
    Synonyms: sunshade, canopy, umbrella, shade, gamp

ارجاع به لغت parasol

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «parasol» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/parasol

لغات نزدیک parasol

پیشنهاد بهبود معانی