Passerby

American: ˈpæs·ərˈbɑɪ British: ˌpɑːsəˈbaɪ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    passersby

معنی

  • رهرو، عابر، رهگذر (به‌خصوص به‌طور اتفاقی)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد passerby

  1. noun A person who passes by casually or by chance
    Synonyms: passer-by, passer

ارجاع به لغت passerby

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «passerby» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/passerby

لغات نزدیک passerby

پیشنهاد بهبود معانی