Pathological

ˌpæθəˈlɑːdʒɪkl ˌpæθəˈlɒdʒɪkl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • adjective
    وابسته به ناخوشی‌شناسی
    • - a pathological liar
    • - بیمار دچار مرض دروغگویی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد pathological

  1. adjective Caused by or altered by or manifesting disease or pathology
    Synonyms: pathologic, diseased, morbid, unhealthy, disordered

ارجاع به لغت pathological

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pathological» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pathological

لغات نزدیک pathological

پیشنهاد بهبود معانی