Photographer

fəˈtɑːɡrəfər fəˈtɒɡrəfə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    photographers

معنی

  • noun countable A2
    عکاس، عکس‌بردار
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد photographer

  1. noun cameraperson
    Synonyms: freelance photographer, paparazzo, photojournalist, shutterbug

لغات هم‌خانواده photographer

ارجاع به لغت photographer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «photographer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/photographer

لغات نزدیک photographer

پیشنهاد بهبود معانی