Phylactery

fəˈlæktʌriː fɪˈlæktərɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    پیشانی‌بند و بازوبند، تعویذ، طلسم
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد phylactery

  1. noun A small object worn or kept for its supposed magical power
    Synonyms: amulet, charm, talisman, fetish, tefillin, juju, periapt, reminder

ارجاع به لغت phylactery

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «phylactery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/phylactery

لغات نزدیک phylactery

پیشنهاد بهبود معانی