Piffle

ˈpɪfl ˈpɪfl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun verb - intransitive
    چرند، ناچیز، من‌من کردن، حرف بیهوده زدن، مهمل‌گویی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد piffle

  1. noun nonsense
    Synonyms: balderdash, baloney, bull, bunk, drivel, empty talk, foolishness, futile talk, gibberish, hogwash, hooey, hot air, jive, palaver, poppycock, prattle, rubbish, silliness, trash, useless words

ارجاع به لغت piffle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «piffle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/piffle

لغات نزدیک piffle

پیشنهاد بهبود معانی