Pyrites

ˈpaɪ.raɪts paɪˈraɪtiːz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable
    زمین‌شناسی شیمی سنگ چخماق، سنگ آتش‌زنه
    • - The geologist discovered a large pyrite deposit in the mountains.
    • - زمین‌شناس یک ذخیره‌ی بزرگ سنگ چخماق را در کوه‌ها کشف کرد.
    • - The jewelry store had a beautiful necklace adorned with pyrite gemstones.
    • - جواهرفروشی یک گردن‌بند زیبا داشت که با سنگ‌های قیمتی چخماق مزین شده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت pyrites

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pyrites» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pyrites

لغات نزدیک pyrites

پیشنهاد بهبود معانی