Reconvene

ˌriː.kənˈvin ˌriː.kənˈviːn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - intransitive verb - transitive
    دوباره جمع شدن، دوباره جلسه تشکیل دادن، دوباره گرد هم آمدن
    • - Let's reconvene after lunch to discuss the next steps.
    • - بیایید بعد از نهار دوباره جمع شویم تا درمورد گام‌های بعدی صحبت کنیم.
    • - The meeting will reconvene tomorrow morning at 9 am.
    • - جلسه فردا صبح ساعت 9 دوباره تشکیل خواهد شد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت reconvene

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reconvene» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/reconvene

لغات نزدیک reconvene

پیشنهاد بهبود معانی