Revocation

ˌrevəˈkeɪʃn ˌrevəˈkeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    revocations

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable uncountable formal
    حقوق لغو، الغا، فسخ، ابطال، باطل‌سازی، برگردانی، استرداد، رجوع
    • - the revocation of a licence
    • - ابطال گواهینامه
    • - The revocation of the contract nullified all previous agreements.
    • - فسخ قرارداد همه‌ی توافقات پیشین را باطل کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد revocation

  1. noun The act of reversing or annulling
    Synonyms: annulment, repeal, recall, rescission, repudiation, reversal

ارجاع به لغت revocation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «revocation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/revocation

لغات نزدیک revocation

پیشنهاد بهبود معانی