Rhino

ˈraɪnoʊ ˈraɪnəʊ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    rhinos

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable informal
    جانورشناسی کرگدن
    • - The rhino's horn is highly sought after in the illegal wildlife trade.
    • - شاخ کرگدن در تجارت غیرقانونی حیات‌وحش بسیار مورد توجه است.
    • - The rhino's massive size and powerful horn make it a formidable creature in the animal kingdom.
    • - اندازه‌ی عظیم و شاخ قدرتمند کرگدن آن را به موجودی مهیب در قلمرو حیوانات تبدیل کرده است.
  • prefix
    پزشکی مربوط به بینی (-rhino)
    • - Rhinovirus is a highly contagious virus that causes the common cold.
    • - راینوویروس یک ویروس بسیار مسری است که باعث سرماخوردگی می‌شود.
    • - Rhinoplasty is a common surgical procedure.
    • - رینوپلاستی (جراحی ترمیمی بینی) عمل جراحی رایجی است.
  • noun slang informal
    انگلیسی بریتانیایی پول
    • - He's got a pocket full of rhinos.
    • - جیب پرپولی داره.
    • - I've been saving up my rhinos for months.
    • - ماه‌هاست که پول‌هام رو جمع کرده‌م.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد rhino

  1. noun Massive powerful herbivorous odd-toed ungulate of southeast Asia and Africa having very thick skin and one or two horns on the snout
    Synonyms: rhinoceros

ارجاع به لغت rhino

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rhino» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rhino

لغات نزدیک rhino

پیشنهاد بهبود معانی