Sauce

sɒːs sɔːs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    sauced
  • شکل سوم:

    sauced
  • وجه وصفی حال:

    saucing
  • شکل جمع:

    sauces

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable uncountable A2
    غذا و آشپزی سس
    • - She poured the white sauce over the chicken.
    • - سس سفید را روی مرغ ریخت.
    • - The spaghetti was delicious thanks to the tomato sauce.
    • - اسپاگتی به لطف سس گوجه‌فرنگی خوشمزه بود.
  • noun slang uncountable
    مشروب (الکلی) (the sauce)
    • - He poured himself a glass of sauce before heading out to the club.
    • - قبل از رفتن به کلاب، یک گیلاس مشروب برای خودش ریخت.
    • - After a few too many glasses of sauce, he was feeling the effects of the alcohol.
    • - بعد از چندین گیلاس مشروب، اثرات الکل را احساس می‌کرد.
  • noun uncountable
    قدیمی بی‌ادبی، وقاحت، پررویی
    • - I won't tolerate her sauce.
    • - بی‌ادبی‌اش رو تحمل نمی‌کنم.
    • - His constant sauce makes him very unlikeable.
    • - وقاحت همیشگی‌اش او را بسیار نچسب می‌کند.
  • noun
    غذا و آشپزی میوه‌ی پخته (که همراه با غذای دیگر یا به عنوان دسر خورده می‌شود)
    • - I always make sure to have a jar of sauce.
    • - همیشه یک شیشه میوه‌ی پخته دارم.
    • - My grandmother makes the best homemade sauce in the world.
    • - مادربزرگ من بهترین میوه‌ی پخته‌ی خانگی دنیا را درست می‌کند.
  • verb - transitive
    غذا و آشپزی سس زدن، چاشنی زدن، مزه‌دار کردن
    • - I like to sauce my pasta.
    • - دوست دارم به پاستای خودم سس بزنم.
    • - The chef sauced the steak with a savory peppercorn sauce.
    • - سرآشپز استیک را با سس فلفل دلمه‌ای مزه‌دار کرد.
  • verb - transitive
    پررویی کردن، گستاخی کردن
    • - Don't sauce me like that.
    • - نسبت به من این‌جوری پررویی نکن.
    • - She sauced in front of everyone.
    • - در مقابل همه گستاخی کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد sauce

  1. noun condiment
    Synonyms: coulis, dip, dressing, flavoring, gravy, jus, relish, topping

Idioms

ارجاع به لغت sauce

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sauce» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sauce

لغات نزدیک sauce

پیشنهاد بهبود معانی